نوشتن درمان درد بیهودگی است.
-شاهرخ مسکوب
اول باید بد بنویسی، تا بعداً بتوانی بهتر بنویسی.
-ویلیام فاکنر
هر کس هرطور که میخواهد و در توانش هست، مینویسد.
-آنتون چخوف
مقدمه: میخواهیم روشهای تازهای را برای نویسندگی مطرح کنیم که نگرش شما را نسبت به نوشتن و نویسندگی تغییر بدهند.
تمرینهای ساده و کاربردی نویسندگی تا حدی رمز و رازهای نویسندگی را برای شما آشکار میکنند و باعث میشوند بعد از مدتی برخی افسانههایی را که دربارۀ استعداد نویسندگی وجود دارد فراموش کنید.
دستاورد شما در پایان این دورۀ :
اگر خوب و منظم تمرین کنید، احتمالاً در پایان این برنامۀ اولین کتاب کوچک خودتان را مینویسید. البته برای انتشار کاغذی نوشتههایتان هیچوقت عجله نکنید. در آغاز راه، اینترنت بستر خوبی برای انتشار نوشتهها و دریافت بازخورد است.
مثل هر کار دیگری در هفتۀ اول باید بفهمیم که اصلاً نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟ مراحل نویسنده شدن سخت است یا آسان؟ برای نویسنده شدن چه میزان عرق جبین و کد یمین لازم است؟
نویسنده کسی است که مینویسد! همین.
شاید تعریف رضا بابایی از نویسندگی یکی از زیباترین و راهگشاترین تعاریف باشد:
نویسنده کیست؟
نویسنده کسی است که نوشتن برای او آسان است؛ اگر چه محصول کارش متوسط باشد.» پس نویسنده، کسی است که از نوشتن نمیهراسد؛ بلکه آن را دوست دارد و از آن لذت میبرد. کسی که نوشتن برای او، به آسانی و شیرینی گشت و گذار در طبیعت باشد، نویسنده است؛ حتی اگر آنچه مینویسد، چشمها را خیره نکند. این گمان که نویسنده، باید با هر نوشتۀ خود، خوانندهاش را شگفتزده کند و به تحسین و اعجاب وا دارد، دور از آبادی است. اگر کسی، به همان راحتی که میگوید، بنویسد، نویسنده است؛ اگر چه دیگران، به سختی و با رنج فراوان، بهتر از او بنویسند. (نقل از کتاب خارج از نوبت)قانون طلایی نویسندگی به این شرح است:
راحتنوشتن + بسیارنوشتن = زیبایی و سنجیدگی
تصور میکنیم تاکنون جستهگریخته دست به قلم بردهاید، اما هنوز حرفهای نشدهاید. حالا در هفتۀ اول آغاز نویسندگی حرفهای چه باید بکنید؟
اصلاً بیایید با تعریف نویسندگیِ حرفهای آغاز کنیم:
یک تعریف نویسندگی حرفهای میگوید:
نویسندۀ حرفهای فردی است که جز نوشتن کار دیگری انجام نمیدهد.
تعریف دیگر میگوید:
نویسندۀ حرفهای کسی است که شغل او نویسندگی است و از راه دیگری امرار معاش نمیکند.
اما بیایید فعلاً تعریف زیر را به عنوان یک قرارداد مشترک بپذیریم:
نویسندۀ حرفهای کسی است که هر روز مینویسد.
این تعریف به ما کمک میکند که در ابتدای کار بهتر و منظمتر بنویسیم؛ و در این رهگذر عضلات نویسندگی خودمان را تقویت کنیم.
مسائل اقتصادی نویسندگی:
چرا به یکباره فضای نویسندگی در سالهای اخیر متحول شد؟
نویسندگی و نوشتن کتابهای الکترونیکی در سالهای اخیر رونق عجیب و غریبی پیدا کرده.
یک لحظه از خودتان سؤال کنید، شما از چه طریقی به این صفحه رسیدید؟ به احتمال زیاد، جستجو در گوگل.
نویسندگی در این سالها به موضوع جذاب و مهمی به نام استراتژی محتوا گره خورده.
لینک کمکی:
تعریف ساده محتوا و تولید محتوا
تعریفهای مختلفی برای استراتژی محتوا وجود دارد. ولی در هر صورت تعریف سادۀ استراتژی محتوا از نظر ما تولید هوشمندانۀ محتوا برای دیده شدن و ارتباط گرفتن با مخاطبان» است.
بسیارخب؛ توی دنیای شلوغ اشباعشده از تبلیغات و میلیونها تبلیغ و بنر که از هر طرف روی سر ما ریخته، راه رقابت و متمایز شدن چیست؟
یک کلام: تولید محتوا.
چرا با شنیدن اسم تولید محتوا ذهن ما به سمت نوشتن میرود؟ به این دلیل که نوشتن مهارتی مثل دو» در ورزش است، نوشتن، مهارت مادر است.
فارغ از زمینهای که در آن فعال هستید؛ برای توسعۀ برند شخصی و تجاریتان نیاز دارید که بنویسید.
نوشتن و نویسندگی، یعنی رابطه
به همین سادگی، ما مینویسیم تا ارتباط برقرار کنیم. بدون اغراق مهمترین یا بخشی از مهمترین دستاوردهای زندگی ما در اثر روابطی بوده که برقرار کردهایم.
پس اگر به دنبال رشد و توسعۀ فردی هستیم چارهای نداریم جز اینکه روابط خودمان را گسترش بدهیم و شبکۀ وسیعی از دوستان مؤثر ایجاد کنیم.
نوشتن و تولید محتوا این فرصت را به ما میدهد تا با خلق ارزش و انجام کارهای مفید در ذهن و قلب دیگران نفوذ کنیم و روابط بلندمدتی بسازیم.
برگردیم به ابتدای بحث؛ پس تا حدی فهمیدیم که با توجه به روندهای موجود و توسعۀ اینترنت، نویسندگی هم نان میشود و هم آب.
تصور کنید میخواهید در رشتۀ خودتان به یک کارشناس شاخص تبدیل شوید. چارهای ندارید جز اینکه خوب بنویسید و رسانهای داشته باشید که افراد مرتبط با حوزۀ تخصصی شما نوشتههایتان را دنبال کنند و شما را به عنوان یکی از افراد تاثیرگذار حوزۀ تخصصیتان قبول داشته باشند.
یا اگر کسبوکاری داشته باشید، برای اینکه در صفحۀ اول گوگل دیده شوید فقط و فقط باید محتوای اصیل و دست اول تولید کنید.
هیچ جادوی دیگری به کمک شما نمیآید، دوران تکنیکهای بازاری سیاه گذشته، الگوریتمهای گوگل روزبهروز هوشمندتر میشوند و روی محتوا حساسیت بیشتری نشان میدهند. بنابراین افسانههای مربوط به سئو را کنار بگذاریم و به تولید محتوای اصیل فکر کنیم. قلم شما عامل اصلی تمایز شماست.
تا به حال چیزی دربارۀ روند اطلاعات فوری شنیدهاید؟
روندهای موجود نشاندهندۀ این است که ما برای دستیابی به اطلاعات مورد نظرمان بیش از پیش به جای پرسیدن سؤال از هر کس دیگری به موتورهای جستجو مراجعه میکنیم.
بنابراین قدرت و بازار در دست کسانی است که در صفحات اول گوگل حضور داشته باشند.
مثلاً شما با جستجوی یکی از کلیدواژههای مرتبط با نویسندگی به این صفحه رسیدید؟ درست است؟ این قدرت محتوای متنی و نویسندگی آنلاین است که باعث شده ما و شما با هم رابطه برقرار کنیم.
کلمۀ مورد علاقۀ شما چیست؟ محبوبترین واژهای را که دوست دارید قاب کنید و بزنید روی دیوار اتاقتان. این واژه ممکن است اسم عزیزترین فرد زندگی شما باشد. این کلمه را در گوگل سرچ کنید. سعی کنید تمام لینکهای صفحۀ اول را باز کنید و نگاهی به آنها بیندازید.
گزارشی ۵۰۰ کلمهای از جستجوی این واژه و مطالعۀ نتایجی که به آنها برخوردید بنویسید. چقدر با تصور شما متفاوت بود؟ آیا به ایدۀ جالبی برخورد کردید؟ آیا فکر نمیکنید فضای محتوای فارسی در گوگل فقیر است و جای زیادی برای رشد و دیده شدن دارید؟
با این تمرین علاوه بر دقت بیشتر روی فرایندهای گوگل، هوش کلامی خودتان را افزایش میدهید.
این تمرین به شما کمک میکند تا:
روی کلمهها و اهمیت آنها حساستر شوید.
با روندهای جاری تولید محتوا در اینترنت آشنا شوید.
به کشف علایق اصلی و موضوعات مورد علاقۀ خودتان نزدیکتر شوید.
گزارشنویسی را تمرین کنید. گزارشنویس یکی از مهمترین شاخههای نویسندگی است.
هر داستانی صدای خودش را دارد، درست همانطور که هر شخصی صدای خودش را دارد.
-کیت گرویل
داستاننویس برای یافتن موضوع، از خودش تغذیه میکند.
-ماریو بارگاس یوسا
نوشتن برای نویسنده این امکان را به وجود میآورد تا در بیداری، رویا یا کابوس ببیند و بنویسد، بیآنکه اغلب تعبیر نوشتههایش را بداند.
-ابوتراب خسروی
نویسندگی داستانی یا غیر داستانی؟
با خواندن مطالب هفتۀ اول ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که من میخواهم رمان بنویسم. اینها که شما گفتید دربارۀ نویسندگی در دنیای اینترنت است. پس آماده باشید که یک بار برای همیشه تکلیف انواع مختلف نویسندگی را روشن کنیم.
فرقی نمیکند بخواهید مقاله بنویسید، شعر و ترانه بگویید، در نگارش فیلمنامهای مشارکت کنید یا گزارشی برای رومه تهیه کنید در هر صورت ما به عنوان نویسنده باید داستانگویی را بلد باشیم.
اصلاً داستان چیست؟
به قول گوستاو فلوبر نویسندۀ فرانسوی، داستان همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوستتان تعریف میکنید. اگر دوستتان به حرف شما گوش میدهد یعنی مهارت داستانگویی دارید، اگر نه که باید تمرین کنید. چون همۀ ما آدمها ذاتاٌ قصهگو هستیم.
باربارا شوپ و مارگارت لاودنمن در کتاب اندیشههای نو در رماننویسی میگویند:
داستانگویی، چیزی بیش از تعریف زنجیرۀ رویدادهاست. باید طوری بنویسی که خوانندگان احساس کنند انگار همه چیز درست جلو چشمشان اتفاق میافتد. خواننده باید کردار شخصیتها را ببیند، گفتارشان را بشنود و محیط آنها را مشاهده کند تا از چندوچون قضایا سر درآورد و نهتنها به عاقبت کار علاقهمند شود، بلکه بکوشد آن را پیشبینی کند.
انواع نویسندگی
نویسندگی داستانی (تخیلی) و نویسندگی غیرداستانی (غیر تخیلی) دو نوع نویسندگی هستند. بازار نشر هم کتابها را به همین صورت تقسیمبندی میکند.
شاید عبارت نویسندگی خلاق را شنیده باشید و کنجکاو باشید بدانید نویسندگی خلاق چیست؟ نویسندگی خلاق در اصل همان نویسندگی داستانی و تخیلی است.
آیا لازم است که حتماً فعالیت در یکی از این دو گروه را انتخاب کنیم؟
به طور حتم خیر، انتخاب نویسندگی داستانی یا غیرداستانی بسته به سلیقه و توانمندهای شماست. بسیاری از کتابهای غیرداستانی خوب توسط داستاننویسها خلق شدهاند.
بین نمونههای ایرانی میتوان به تعدادی از کتابهای غیرداستانی جلال آلاحمد اشاره کرد. هر چند آلاحمد داستاننویس موفقتری است. هوشنگ گلشیری، ابوتراب خسروی، شهریار مندنیپور از جمله شاخصترین داستاننویسهایی هستند که دستی هم در مقالهنویسی داشتهاند.
بین نمونههای خارجی هم مثالهای موفق بسیاری وجود دارد. معمولاً نویسندههای درجه یک جهان، در کنار آثار داستانی حداقل یکی دو تا کتاب غیرداستانی هم دارند که البته بخش اعظم این کتابها دربارۀ آموزش نویسندگی و داستانگویی است.
به طور نمونه میشود به میلان درا و کتاب هنر رمان یا جولیا کامرون اشاره کرد که ما او را به کتابهای غیرداستانیاش از جمله کتاب معروف راه هنرمند میشناسیم.
منبع : سایت مدرسه نویسندگی
در ایــــنــــجـــا میتوانید ادامه مطلب را مطالعه نمایید.
درباره این سایت